loading...
اهل بیت
پیامبرعظیم الشأن اسلام
ولادت پیامبرعظیم الشان(ص)
بدان که مهور است بین علمای امامیه آنست که ولادت باسعادت آن حضرت در هفدهم ماه ربیع الول بوده و علامه مجلسی برآن فرموده و  اکثر علمای اهل سنت در دوازدهم و ماه مذکور ذکر نموده اند و شیخ کلینی و بعضی افاضل علمای شیعه نیز اختیار این قول فرموده اند و شیخ ما علامه نوری طاب ثراه رساله یی در اینباب نوشته موسوم به میزان السماء در تعیین مولد خاتم الانبیاء طالبین به آنجا رجوع نمایند و نیز مشهور آنست که ولادت آن حضرت نزدیک طلوع صبح جمعه آنروز بوده.وقت ولادت آن حضرت غرايب بسیار به ظهور رسیده و ازحضرت صادق(ع) روایت شده است که ابلیس به عفت آسمان بالا می رفت و گوش می داد و اخبار سماویه را می شنید پس چون حضرت عیسی(ع) متولد شد اورا از سه آسمان منع کردند و تاچهار آسمان بالا می رفت و چون حضرا رسول(ع) متولد شد اورا از همه آسمان ها منع کردند و شیاطین رابه تیره های شهاب از بواب سموات راه ندادند. و صبح آن آن روزکه آن حضرت متولد شد هر بتی که درهرجای عالم بود بر روافتاده بود و ایوان کسری یعنی پادشاه عجم بلرزید و چهارده کنگره آن افتاد و دریاچه ساوه که سالها آنرا می پرستیدند فرورفت و خشک شد و وادی سماه که سالها بود که کسی درآن آب ندیده بود آب درآن جاری شد و آتشکده فارس که هزارسال خاموش نشده بود درآن شب خاموش شد.آمنه(ع)مادرآن حضرت گفت:به والله که چون پسرم برزمین رسید دست هارا به زمین گذاشت و سر به سوی آسمان بلند کرد وبه اطراف نظرکرد پس از او نوری ساطع شد که همه چیز راروشن کرد و به سبب آن نور قصرهای شام رادیدم ودرمیان آن روشنی صدایی شنیدم؛هاتفی می گفت:که زاییده ای بهترین مردم راپس اورا محمدنام کن وچون آن حضرت رابه نزد عبدالمطلب آوردند اورادر دامن گذاشت وگفت:
الحمد لله الذی اعطانی - هذا الغلام الطیب الاردان -قد سادفی المهد علی الغلمان
((حمد می گویم و شکر می کنم خداوندی راکه عطاکرد به من این پسر خوشبو راکه در گهواره بر همه اطفال سیادت و بزرگی دارد پس اورا تعویذ نمود به ارکان کعبه.
بیان مختصری از اخلاق و اوصاف پیامبراسلام(ص)

و چون راه می رفت قدم هارابه روش متکبران برزمین نمی کشید و بل تأنی و وقار راه می رفت و چون بجانب خود ملتفت می شد که با کسی سخن گوید به روش ارباب دولت بگوشه چشم نظر نمی کردبلکه با تمتم بدن می گشت وسخن می گفت ودراکثر احوال دیده اش به زیر بود و نظرش به زمین زیاده بود و هرکه را میدید مبادرت به سلام می نمود واندوهش پیوسنه بود و فکرش دایم بود و هرگز از فکری و شغلی خالی نبود وبدون احتیاج سخن نمی فرمود و کلمات جامعه می گفت که لفظش اندک و معینش بسیاربود و از افاده مقصود قاصر نبود و ظاهرکننده حق بود و خویش نرم بود و درشتی و غلظت در خلق کریمش نبود و کسی را حقیر نمی شمرد و اندک نعمتی را عظیم می دانست،هیچ نعمتی را مذمت نمی فرمود اما خوردنی و آشامیدنی را هم مدح نمی فرمود وازبرای فوت امور دنیا بهغضب نمی آمد وپون اشاره نمی فرمود به دست اشاره می نمود نه به چشم و ابرو وچون شاد می شد دیده بر هم می گذاشتو بسیار اظعار فرخ نمی کرد و اکثر خندیدن آنحضرت تبسم بود و کم بود که صدای خنده آنحضرت ظاهر شود و گاه دندان های نورانیش مانند دانه های تگرگ ظاهر می شد.
درخندیدن هرکس را بقدر علم و فضیلت دردین زیادتی می داد و درخور احتیاج متوجه ایشان می شد و آنچه بکار ایشان می آمد و موجب صلاح امت بود برای ایشان بیان می فرمود و مکرر می فرمود که حاضران آنچه از من میشنوند به غایبان برسانند و می فرمود که برسانید به من حاجت کسی را که حاجت خود را به من نتواند رسانید و کسی را به لغزش و خطای سخن مؤاخذه نمی فرمود و صحابه داخل می شدند به مجلس آن حضرت طلب کنندگان علم و متفرق نمی شدند مگر آنکه از حلاوت علم و حکمت چشیده بودند و از شر مردم در حذر بودند اما می نمود و احوال ایشان می گرفت و هرگز غافل از احوال مردم نمی شد تا مبادا که غافل شوند و بسوی باطل میل کنند و نیکان خلق رانزدیک خود جای می داد و أفضل خلق نزد او کسی بود که خیر خواهی برای مسلمانان بیشتر باشد و بزرگترین مردم نزد او کسی بود که مساوات و معانت و احسان و یاری مرد بیشتر کند.
آداب مجلس آنحضرت چنین بود که رد مجلسی نمی نشست وبرنمی خاست مگر با یاد و نام خدا و در مجلس جای مخصوص خود قرار نمی داد و نهی نمی فرمود ازاین و ون داخل مجلسمی شد درآخر مجلس که خالی بود می نشست و مردم را به این امر می فرمود وبه هریک ازاهل مجلس خود بهره از اکرام و التفات می رسانید و چنان معاشرت می فرمد که هرکس راگمان آن بود که گرامی ترین خلق است نزد او و باهرکس می نشست تااورا اراده بر خاستن نمی کرد برنمی خاست و هرکه از او حاجتی می طلبید اگر مقدور بود روا می کرد و الا به سخن نیکی و وعده جمیلی اورا راضی می کرد و خلق عمیقش همه خلق را فراگرفته بود و همه کس نزد او در حق مساوی بوذ.
معجزات حضرت رسول خدا(ص)
بدان که از برای حضرت رسول(ص)معجزاتی بوده که از برای آنحضرت از پیغمبران دیگر نبوده و نظیر معجزات جمیع پیغمبران ازآن حضرت بظهور آمده است و این شهر آشوب نقل کرده که چهار هزار و چهارصد و چهل بوده معجزات آن حضرت که سه هزارسال آنها ذکرشده سات ((فقیر)) گوید: که جمیع اقوال و اطوار و اخلاق آن حضرت معجزه بود خصوص اخبار آن حضرت به غایبات. معجزات بسیاری قبل از ولادت آن حضرت حین ولادت شریفش ظاهر شده پنانچه براهل اطلاع ظاهر و هویداست و اقوی و ابقی از همه معجزات آن حضرت قرآن مجید است که از ایتان بمثل آن تمامی فصحا و بلغا عاجز گشتند و برعجز خود گردن نهادند وهرکس در مقابل قرآن کلمه چند بهم پیوست مفتضح و رسوا گشت مانند مسیلمه کذاب و اسود عنسی و غنیزه.
هرکسی که می خواهد بر مختصری از اعجاز قرآن مطلغ شود و رجوع کند بیاب چهاردهم جلد چهاردهم،جلد دوم،حیوه القلوب علامه مجلسی زیرا که گنجایش آن را ندارد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درمورد این وبلاگ چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 2
  • بازدید کلی : 170